علی متقی (علیار) – دستنا – کیار
علی متقی معروف به علیار از بزرگان روستای دستنا بود.وی ۹۴ سال سن داشته و از ۴۰ سالگی شروع به سرودن شعر کرد. مجموعه اشعارش را در دفتری جمع آوری کرد.ایشان درخواست کرده بودند که این مجموعه بعد از فوتش چاپ و نشر گردد.در زیر به یکی از شعرهای زیبای ایشان اشاره می شود:
با نخوت و غرور نمک به زخم کس مپاش**با تیغ حرف و فحش مده قلب کس خراش
خاموش گــر کنی تو چـــراغ کسی بزور**همـچون حبـاب آب مهیــای مرگ باش
غره مشـــو عبث بجوانی و پول و مال**دنیــا کشیـده است برای تو خــط و خال
تا امتحـان کند من و تو را از ره فریـــب**در چا کـــرده ای خود افتـــاد پــور زار
ناخواسـته به ریشــه خود تیـشه بزدنـد**بگذاشتند اسب و ثـروت آن قلعه و حصـار
باهوش باش گول مخــور ره راسـت رو**هـر چه کاشـتی بـه خـدا می کنـی درو
در پیش هست پیری و فرسودگیو مرگ**اعمـال توسـت بر تو چه نیـک و چه بـد
برگ درخــت را به تعمـق نظـــــر نما**از گــبر و از تعصــب بی جا بشـــو جدا
منما جفا به خویش که مرگ است درکمین**کــل النفــس ذائقــه المـوت جـز خدا
ویرانــه های قلـعه خان عبـرت آور است**منزلــگاه سگان و شغـالان و کفتار است
پاداش ظلـم و جــور است این چنیــن**عــدل و عداوت از طـرف حـی داور است
دیــوار خانه ابـوطالبـها به پاســــت**این کاخ و قلعه گشته خراب این چه سراست
ایـن در ره اسـت مـتقـی از قدرت خدا**کوچـک بودیـم ما و بزرگـی به او سزاست
یک دیدگاه ارسال کنید