دیر زمانی است که همواره خرده بر تالی می گیریم و مدام گلایه مندیم که چرا در جامعه شاهد تالی های فاسدی هم چون اختلاس و مختلس، راشی و مرتشی، فاسد و مفسد و بوروکراسی اداری هستیم ؟! چرا اقتصاد مان بیمار،سیاست مان تب دار، فرهنگ مان بد حال و حال عمومی مان در حالت احتضار ،نفس مان را به شمارش درآورده است؟!

همواره افق دیدمان تالی است و از نتیجه کار و تعدد تالی های فاسد ناخرسندیم ، اصلا توجهی به مقدم نداریم و اصلاح مقدم در برنامه و دستور کارمان نیست، در حالیکه غافلیم که کلیه امور بسان گزاره شرطی اند ، گزاره ای مرکب از مقدم و تالی، بی تردید مقدم سالم ،تالی سالم و تالی فاسد ،حاصل مقدم فاسد خواهد بود.

اختلاس، ارتشاء، بی بندوباری،فساد اداری و سایر ناهنجاری های مشهود جامعه ،مصادیق و مظاهر بارز تالی فاسدند که به ضرس قاطع می توان گفت تابع مقدم هایی فاسدند، بی تردید نظام اداری ناکارآمد و سنتی به عنوان مقدم ،آبستن اختلاس و ارتشاء نباشد عجیب است،بی شک وجود قوانین ، آیین نامه ها ، بخشنامه ها و دستورالعمل های پیچیده،  متعدد و متعارض  به عنوان مقدم ، تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام اداری را مختل و فرزندان نامشروعی بنام راشی ، مرتشی و مختلس به بار خواهند آورد، پر واضح است که گزینش غلط نیروی انسانی و به دور از سیاست شایسته سالاری و فقدان آموزش پرسنل ،نوید ظهور کارکنان و مدیرانی ناکارآمد و فاسد را به ارمغان خواهد آورد ،

عقلا می دانند که در بستر تعقل و تفکر ،امور اصلاح و تربیت می یابد، لذا به منظور اصلاح مقدم ها و زیر ساخت های توسعه ملی، ناگزیریم در تمام امور ،عقلا ، فرهیختگان و اندیشمندان ملی را فارغ از نوع نگاهشان فراخوان نمائیم و در سایه خرد جمعی و شورای عموم ایرانیان،  زیر ساخت ها را ترمیم کنیم که چون این شد تالی های زیبا و سالمی خواهیم داشت، چراکه در سایه برنامه ریزی صائب و علمی است که امور اصلاح و تعالی ملی حاصل می شود. از طرفی برای توسعه  در همه ابعادفرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…. به عنوان تالی ،ناگزیر به توسعه سیاسی به عنوان مقدم هستیم، چراکه دستاورد و محصول سیاست ، شفافیت در تمام امور است و به طریق اولی در سایه شفافیت ،اقتصاد، فرهنگ و همه مصادیق دیگر پویا و کارآمد خواهند شد، وقتی در ایدئولوژی مان  سیاست مان را عین دیانت مان معرفی می کنیم، باید در شان دیانتمان، سیاست علوی داشته باشیم که در تمام عرصه ها سربلندمان نماید ، به عبارتی زیر ساخت توسعه پایدار در تمام حوزها، توسعه سیاسی است و این مهم با تعمیق دموکراسی با تحزب به معنای علمی و کارشناسی محقق می شود،لذا ابتدا بایدجهد کنیم سیاست مان را از سیاسی کاری و ابتذال برهانیم و مواضع سیاستمدارن مان را شفاف نماییم ، مشخص شود که نگاه و بینش نمایندگان مجلس و مدیران مان بر چه مبنایی است؟ مشخص کنیم مواضع شان پیرامون امور مختلف بر چه مداری است؟ و….، و این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه احاد ملت درد را بفمند و در صدد درمانش ،نخبگان و خواص جامعه را یاری نمایند، همگان باید بدانند که برای کنترل فساد اعم از اختلاس، رشا و… باید راه های فساد را بست و معرفی و مجازات صرف مفسد، علاج درد نیست،به عبارتی در راستای تامین بهداشت قضایی کشور با مسدود سازی درب های فساد و رانت، پیشگیری از وقوع جرم را در دستور کار قرار دهیم تا در سایه برنامه ریزی و اصلاح مقدم ، شاهد تالی فاسد نباشیم و ایرانی در شان ایرانیان به جهان معرفی کنیم. ان شاء الله