فرخ شهر ، شهری استکه در فرهنگ ، ادب ، شعر و شاعری بی نظیر و بی بدیل است ، یکصد و بیست شاعر دارد ، شاعران بزرگی چون مقبل ، سالک ،حبیب ، حداد ، سرحدی ، آصف ، وامق ، مطبوع ، دانش ، شیوا ، شایق ، برزگر و….
فرهنگیانش اولین و تاثیر گذار ترین فرهنگیان استان بودند ، بسیار دلسوز و به حق، حق بزرگی بر گردن اهل علم و ادب استان دارند ،شرط ادب می دانم به مناسبت این روز و در این مقال ، دست به سینه و با کمال احترام و ادب یادی کنم از چهار استاد فرهیخته فرخ شهری ام ، امید که در مسیر عزت و سربلندی وطن ،یادشان همیشه جاوید و راهشان همواره پر رهرو باشد ؛
۱. استادمرحوم جمشید راستی ؛
معلم کلاس اول و دوم من بود ، بسیار مهربان و دلسوز بود، هنوز صدای رسای املا گفتنش در گوشم است ، اردیبهشت ماه، ساعت درس علوم ، دسته جمعی به دامان طبیعت می بردمان و تجربی علوم را تدریس می کرد و زمستان ها ساعات ورزش، وقتی شرایط جوی نامناسب بود، برای مان با تمام احساس قصه های حماسی می گفت و روح تلاش و مردانگی را در وجودمان بر می انگیخت.
۲. استاد مرحوم تیمور دهقان ؛
دبیر تاریخ مان بود، وقتی از حمله وحشیانه مغولان و افغان ها و جنایات شان به گربه وطن می گفت، گونه هایش اشک آلود می شد، به حق اشک وطن پرستانه اش، حب الوطن ایجاد می کرد .
۳. استاد رضاقلی عبدی ؛
دبیر ادبیات مان بود ، متون ادبی و اشعار را زیبا می خواند و می سرود، هر چه از آئین نگارش و بیان می دانم ،مدیون همت و تلاش اوست،بسیار اهل تحسین و تشویق بود ، زیبا پوش و معطر بود و به حق ،شان و جایگاه رفیع معلم را حفظ می کرد.
۴. استاد سید عبدالله موسوی ؛
دبیر الهیات و عربی مان بود ، بسیار مودب و متخلق به اخلاق بود، خطی زیبا داشت و مصداقی تدریس می کرد، هنوز شعرش در مورد حروف عله را یاد دارم که می گفت ؛
“حرف عله سه بود ای طلبه
واو و یاء و الف منقلبه”
یک دیدگاه ارسال کنید