بی شک یکی از مهم ترین عواملی که موجد بلوغ سیاسی و ارتقاء بینش سیاسی احاد ملت می شود ، تضارب عقاید ، مذاکره و گفتگوست و قدر مسلم در صورت تحقق توسعه سیاسی ، توسعه اقتصادی ، فرهنگی و غیره متصور است و توجه به این مهم که یک واقعیت انکار ناپذیر در همه جوامع توسعه یافته بین المللی است قانون گذار محترم را بر آن داشت تا در اصل ۲۶ قانون اساسی فعالیت احزاب،انجمن ها، گروه ها ، قومیت ها و غیره را تجویز نماید و متعاقباً قانون تشکیل احزاب و گروهها را به تصویب برساند ، اما چون کارکرد احزاب و گروهها موجب بیداری و بصیرت ملت می شود و ایرانی را با حقوق شهروندی خویش آشنا می سازد ، همواره عده ای محدود که با آرمان های انقلاب اسلامی ، امام راحل و رهبری در ستیزند و بنا به توجیهات بی پایه و اساسی که مخالف تحقق جامعه دموکراتیک است خواسته اند که این اصل مترقی به خوبی دیده نشود و با ترویج القائات مسمومی از آن جمله که حزب و فعالیت حزبی تشکیلاتی غربی و غیراسلامی است ، سیاست ورزی را در شأن سیاسیون و بی ارتباط با عوام می دانند و یا اینکه سیاست را به عنوان افیون دین به معنای حیله ، نیرنگ و تزویر تعبیر می نمایند و نهایتاً موجی از سیاست زدگی را در احاد مردم اشاعه داده اند و متاسفانه کار حزبی ، تشکیلاتی ، شورایی و مشورتی را که بر پایه خرد جمعی است و نشأت گرفته از مبانی دینی و ملی ماست را با چالش مواجه نموده اند و متاسفانه بستر فعالیت های دموکراتیک گروهی را بسته وباب فرد محوری و دیکتاتوری را مفتوح نموده اند.
علی ایحال احزاب و جریانهای سیاسی کشور تحت تاثیر این نگاه غیر اسلامی و غیردموکراتیک مشمول ایرادات ذیل است که به نظر می رسد در صورتی که آسیب شناسی و مرتفع نگردد تحقق دموکراسی سرابی بیش نخواهد بود ؛
۱- احزاب باید با تشکیل شبکه های اجتماعی در سراسر کشور ، پشتوانه مردمی داشته و همواره پیگیر دغدغه ها و خواستگاه های مردمی باشند در صورتی که احزاب فعلی بنا به دلایل مذکور در این راستا توفیقی نداشته اند
۲- اساسنامه و مرام نامه احزاب باید در معرض توجه و رجوع عامه جامعه قرارگیرد و مستند شناسایی آن احزاب باشد در صورتی که متاسفانه حتی اکثر خواص سیاسی کشور ، احزاب را با اشخاص می شناسند و اطلاعی پیرامون مرام نامه احزاب ندارند
۳- احزاب نباید متصل و وابسته به قدرت حاکمه باشند که به مجرد افول قدرت ، دچار اضمحلال و فروپاشی گردند ، چنانکه فراز و فرود احزاب جمهوری اسلامی ، کارگزاران و مشارکت مثبت این ادعاست.
۴- احزاب می باید برای ارتقاء بینش سیاسی جامعه و تحقق توسعه سیاسی کشور برنامه محور باشند و این مهم محقق نمی شود مگر اینکه نگاه حاکمیت نیز بدنبال تحقق توسعه سیاسی باشد.
۵- فعالیت احزاب باید همیشگی و مستمر باشدنه اینکه به صورت فصلی و ناپایدار و صرفاً در آستانه انتخابات فعال شوند چرا که تحرک فصلی احزاب بستر مناسبی است برای فعالیت های پوپولیستی و عوام فریبانه ، احزاب باید همواره برای جامعه برنامه ریزی مستمر داشته باشند ، برنامه ای که از دغدغه ها و خواستگاه های مردم استنتاج شده باشد
۶- برای تحقق آزادی بیان، احزاب باید با رسانه های گروهی ارتباط تنگا تنگ داشته باشند و اساساً حزب بدون رسانه به مثابه سرباز بدون اسلحه کارکردی نخواهد داشت و این مهم بدون همکاری حاکمیت محقق نخواهد شد.
۷- احزاب باید به عنوان تیربون های مردمی خواستار اجرای تمامی اصول قانون اساسی باشند که در این راستا پر واضح است که تعامل رسانه های گروهی نقش مهم و بسزایی ایفاء می نماید.
۸- احزاب باید در چارچوب قانون اساسی فعالیت نمایند و البته نگاه به قانون اساسی باید نگاه اصلاحی باشد به عبارت دیگر قانون اساسی وحی منزل نیست که لایتغیر باشد بلکه منشوری است که با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی می بایست در چارچوب قانون اصلاح گردد فلذا احزاب مردمی در تشخیص تغییر یا تغییرات مکلفند واسطه امینی بین مردم و حاکمیت باشند.
امید است با نصب العین قرار دادن خرد جمعی که مهم ترین دستاورد دین مبین اسلام و فرهنگ غنی ملی ماست ، شاهد روزی باشیم که احزاب و جریانهای سیاسی کشور بتوانند ضمن آسیب شناسی درون گروهی و رفع ایرادات خود با پیوندهای عمیق مردمی نقش موثری در رشد سیاسی ایرانی و آبادی ایران اسلامی داشته باشند
رضا دوستی ایرانی
۱۶ آذر, ۱۳۹۲ at ۱:۱۹ ب.ظ
بله دیدم. البته به نظرم سایت شما نیاز به ویراستار دارد. عموم متن ها مشکل نکارشی دارد. متاسفانه نوشته های خود شما به عنوان سردبیر غلط های املایی دارد. مثلا در همین متن، شما به اشتباه نوشته اید: توجیحات؛ در حالی که باید می نوشتید: توجیهات. برایم واقعا عجیب است که وقتی متن سردبیر سایت دچار چنین ایراداتی است؛ خدا به فریاد بقیه کار برسد.