بنام خدا
بازخوانی گفتمان جریان اصلاحات و بررسی آفات این جریان مردمی
نوشته: رضا دوستی ایرانی
دیر زمانی است که سیاستمداران روشنفکر کشور به این حقیقت رسیده اند که گفتمان جریان اصلاحات تداوم بخش نظام حاکمیتی است، به عبارتی هر نظامی که بر پایه خواست و اراده مردم انسجام یافته است اکتیو و فعال نخواهد بود مگر اینکه منعطف و با توجه به مقتضیات زمان و مکان پوست اندازی کند، اما چه گفتمانی می تواند نظام را پویا و مردم سالاری را تقویت کند؟! قدر متیقن گفتمانی موثر خواهد بود که ریشه در فطرت آزادی خواه و تعالی طلب بشریت داشته باشد، این گفتمان چون ریشه ای عمیق درفطرت و ذات بشر دارد در بین توده مردم کاتالیزوری عمل خواهد کرد مقبول مردم و با خلاقیت و سیاست گذاری خواص قوام خواه یافت و لذا این گفتمان ریشه دار می تواند فرهنگ سازی کند و بستر توسعه سیاسی را در همه ابعاد فراهم نماید، توسعه سیاسی ای که رهاوردش توسعه فرهنگی ، اقتصادی و … خواهد بود.
اما آیا گفتمان جریان اصلاحات می تواند همان گفتمان ریشه دار انسان ساز و توسعه محور باشد؟! این سوالی است که ذهن جامعه ایرانی را به خود معطوف کرده است، عوام به دنبال گفتمانی است که بر اساس آن رشد کند و به پویایی برسد و خواص جامعه در تکاپوی گفتمانی هستند که با آن گفتمان امکان توسعه سیاسی را که زیر بنای توسعه اقتصادی، فرهنگی و … است را فراهم نمایند. برای پاسخ به این سوال ابتدا باید گفتمان جریان اصلاحات را بشناسیم و در ثانی دیدگاه اصلاح طلب را به جامعه معرفی کنیم.
جرقه گفتمان جریان اصلاحات همزمان با پیروزی انقلاب توسط اندیشمندان حوزه و دانشگاه کشور زده شد، بزرگانی که فقه جعفری و علوم سیاسی دنیای غرب را مطالعه کرده بودند و رمز تعالی دنیای غرب را در دموکراسی یافتند، آنان به جامعه القاء کردند که دموکراسی همان فرهنگ شورای اسلام است و منطق اسلام و سایر ادیان بر مبنای خرد جمعی است فلذا مردم در مقابل دیکتاتوری و فرد محوری حاکم بر کشور بسیج شدند و جمهوری اسلامی رقم خورد.
گفتمان جریان اصلاحات فارغ از اصول اساسی، همه چیز را زائیده خرد جمعی می داند و بر این باور است که هر اقدام بشری می بایست کارشناسی، علمی و در بوته مشورت با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی تغییر و تحول یابد، در این گفتمان، کرامت انسانی فرد به عنوان احدی از جامعه محفوظ و محترم است و سرنوشت فرد در همه ابعاد اجتماعی مورد عنایت ویژه قرار می گیرد.
اما اصلاح طلب کسی است که در راستای رشد و تعالی مردم کشور در چارچوب مشی اصلاحات موضع گیری نماید، وی منافع عمومی و جمع را بر همه چیز مقدم می شمارد، تکرو نیست و همواره در سایه مشورت با سایر افراد جامعه موضع می گیرد، اصلاح طلب پاک دست مصداق بارز الجارثم الدار است، گاهی به تاسی از جمع بنا به مصالح عموم می نشیند و گاهی می ایستد، گاهی فریاد است و دیگر گاه سکوت، او قانون را منشور اخلاقی می پندارد، منشوری که در لوای خرد جمعی گروهی کارشناس، علمی تدوین یافته است لذا قانون مند است و جهت گیری هایش بر مبنای این منشور اخلاقی است، اصلاح طلب هنجارها را می شناسد و احترام به بایدها و نبایدهای جامعه را به حرمت عرف حفظ می کند، از آنجائیکه ماحصل مشی و خرد جمعی، عرف را بوجود می آورد نگاه مهربانی به عرف دارد و تغییر رویه های عرفی را در چارچوب اندیشه جمع می پذیرد و تا زمانی که تصمیم جمع بر تغییر رویه مالوف و معروف عرفی نقش نبندد عرف مسلم را می پذیرد فلذا اصلاح طلب ساختار شکن نیست و بر مبنای خرد جمعی و قائده ساختارها را منطقی، علمی و کارشناسی تغییر می دهد.
اما برای اینکه بتوانیم گفتمان جریان اصلاحات را در بین مردم نهادینه و بومی کنیم و در راستای توسعه سیاسی گام بر داریم چه باید کرد؟
از آنجا که گفتمان جریان اصلاحات ریشه های عمیق فطری و معنوی دارد گفتمانی انسان ساز خواهد بود، لذا برای نهادینه کردن این گفتمان باید جامعه مترقی ایرانی را همواره بر آن متذکر شویم که فرمان خداوند متعال بر خرد جمعی و عقلانیت استوار است لذا گفتمان اصلاحات در راستای تحقق شعار ایران برای ایرانیان مستحق ترین گفتمان ایران ساز است که تعالی ایران و ایرانی در اولویت برنامه اش قرار دارد.
اصلاح طلب ایرانی از مرز فردیت عبور کرده و همواره جمعی و بر مبنای منافع عمومی می اندیشد، او می کوشد تا ایران با چهره ای رحمانی در میادین بین المللی ظاهر شود و نقش موثری در تشکیل دهکده جهانی بر مبنای خرد جمعی، عقلانیت و صلح پایدار داشته باشد.
اما هر گفتمانی آفاتی دارد و لذا گفتمان جریان اصلاحات نیزاز این قاعده مستثنی نیست این گفتمان همواره تحت تاثیر سه آفت ضربه می خورد، اولین آفتی که دامان این جریان مردم نهاد را گرفته است پدیده مذموم نان به نرخ روز خوری است، نان به نرخ روز خوری شبه گفتمان مذمومی است که بر مبنای تامین منافع فردی شکل گرفته است و در دامانش شبه آدمهای منافقی رشد می کند که اساسا اعتقادی به گفتمان اصلاحات و تعالی جوامع بشری ندارند، از منظر این گروه حفظ منافع شخصی اوجب واجبات است، این گروه ساختار شکن همواره کنار گود نشینند و بعد از ظفربر سر بزنگ ها نقاب اصلاح طلبی می زنند و گرگ وار برسر مصالح و منافع شان می جنگند، اینان بیشتر اهل سکوتند و موضعی ندارند، تفرقه افکنند و با این مسلک پلید همواره در راستای تامین منافع شان امیرکبیران اصلاح طلب را به مسلخ می کشند، این منافقان همواره اصلاح طلبان را در کمین هستند و تحت مشاوره ایشان و بعضا حتی تحت زعامتشان، اصلاح طلبان را به بی راهه می برند، بی راهه ای که با مشی جریان اصلاحات در تعارض است و گاها انذار دوستان هم افاقه نمی کند و زمینه شکست گفتمان را فراهم می سازند.
دومین آفتی که ضرباتش به گفتمان جریان اصلاحات کمتر از آفت اول نیست، پدیده مذموم قوم گرایی است، پدیده ای که بعضا چنان پر رنگ میشود که گفتمان جریان اصلاحات رنگ می بازد، از منظر افراد قوم گرا، حفظ منافع پسرخاله ها، پسرعموها، همشهری ها و … از اوجب واجبات است ، این افراد به راحتی منافع عمومی را فدای منافع قومی قبیله ای می کنند، این شبه اصلاح طلبان چنان به پسرخاله ها شان اعتقاد دارند که همفکرانشان را قربانی حفظ موقعیت پسرخاله ها می کنند فلذا پسرخاله های بی اعتقادشان در لباس فاخر اصلاحات ضرباتی محکم به گفتمان اصلاحات می زنند که تا مدت ها ننگش بر تارک اصلاح طلبان می ماند
سوم آفتی که گفتمان جریان اصلاحات را تحت تاثیر قرار می دهد عهد شکنی برخی از اصلاح طلبان است، این آفت که همواره بعد از پیروزی اصلاحات خودنمایی می کند و مسیر اصلاحات را تغییر می دهد، وقتی استکه برخی اصلاح طلبان تحت تاثیر کنش های مختلف تغییر رویه می دهند و بر خلاف مشی جریان اصلاحات عمل می کنند، وقتی اصلاح طلبی در تکاپوی منافع شخصی به هر نحو از انحاء پای بر منافع عمومی و قانون می نهد، در واقع ساختار شکنی و در یک کلام در برابر مردم خلف وعده و عهد شکنی کرده است و با این اقدام ناشایست احاد مردم را از جریان اصلاحات دل آزرده می کند .
اما تنها راه مبارزه با آفات گفتمان جریان اصلاحات تشکیل احزاب، گروه ها و تشکلهای مردم نهاد است چرا که اگر اصلاح طلبان در چارچوب تشکلها و گروهها کادر بندی و اعلام موضع کنند و احزاب بر پایه اساسنامه ها و مرام نامه های عام الشمول و مردمی فعالیت کنند و مستمرا در راستای تامین منافع عمومی و ملی موضع گیری نمایند آفات احصاء شده به طور کلی کنترل میشوند و دیگر شاهد نان به نرخ روز خوری، قوم گرایی و عهد شکنی افراد فرصت طلب نخواهیم بود و توسعه سیاسی محقق خواهد شد.
دیدگاه ها بسته شده است